چنگیز عبدیپور
چنگیز عبدیپور مقامدان، نوازنده ساز تنبور و استاد ساخت تنبور است که در سال ۱۳۲۳ در شهرستان دالاهو بهدنیا آمد. او مردی نیکنام و صاحب معرفت بود که همواره از او به نیکی یاد میشد و یکی از آخرین بازماندگان تنبور باستان است.
از او بیشتر از تنبونوازی و ساخت تنبور با عنوان یک پیر اهل حق و برخوردار از صفای درون یاد میشود. همچنانکه ملاقات با شمس تبریزی، مولانا را متحول کرد، دیدار درویش چنگیز عبدیپور با باباغلام همتآبادی زندگی او را متحول کرد. دیدار با این شخصیت عرفانی مسیر زندگی او را تغییر داد و از او عارفی ساخت که کلامش در عین سادگی آرام دلها بود. در این نوشتار کوشش بر آن است تا نگاهی به زندگی و آثار چنگیز عبدیپور صورت گیرد.
زندگینامه چنگیز عبدیپور
درویش عبدیپور ۱۰ آبان ۱۳۲۳ در شهرستان دالاهو و در خانوادهای متولد شد که ۶ نسل قبل از او هم آهنگر بودند. در واقع یکی از بنیان گذاران آهنگری در کرندغرب محسوب میشود تا جاییکه پدر درویش عبدیپور ۱۲ شاگرد در این زمینه داشت.
از نوجوانی علاقه بسیاری به کسب دانش داشت و در سال ۱۳۴۲ موفق به کسب مدرک دیپلم از دبیرستان رازی کرمانشاه شد. در همان سال هم به دلیل سلامت اخلاقی و پاکدستی به عنوان کاندید رییس شعبه بانک صادرات مطرح شد. او از چنان جایگاه والایی در بین مردم برخوردار شد که بسیاری از خانوادهها برای رفع مشکلات خانوادگی هم به ایشان مراجعه میکردند. چرا که کلامش در عین سادگی آرام دلها بود.
عبدیپور زمینههای سیر و سلوک عرفانی و بی اعتنایی به جهان مادی را در وجودش داشت. اما ملاقات با بابا غلام همت آبادی مسیر زندگی او را تغییر داد تا جاییکه شغل خود را رها کرد و این داستان بسیار شبیه به ملاقات مولانا با شمس است.
چنگیز عبدیپور و ملاقات با باباغلام
فرزندش در این زمینه میگوید: زمینه سیر و سلوک عرفانی در پدرم وجود داشت اما ملاقاتی که با باباغلام داشت منجر به ایجاد جرقهای در پدرم شد و شیفته و دلبسته باباغلام شد تاجاییکه کار و فعالیت در بانک را هم رها کرد.
عارف عبدی پور با بیان اینکه پدرش هیچ ارزشی برای مادیات قائل نبود گفت: او معتقد بود دنیایی که در درون ما قرار دارد بسیار ارزشمندتر از دنیای مادی و بیرون از ما است و هرگز خود را دلبسته دنیا و مادیات قرار نمی داد اما به توصیه باباغلام برای تامین هزینههای زندگی، شغل پدری اش یعنی آهنگری را ادامه داد.
وی با تاکید بر اینکه درویش عبدی پور مردم دار بود و همیشه از طبقه کارگر حمایت میکرد، گفت: پدرم به معنای واقعی کلمه ساده زیست بود و باوجود اینکه از دوران جوانی شرایط خوبی برای جمع آوری مادیات داشت اما همه این امکانات مادی را کنار گذاشت چرا که معتقد بود شخصیتهای مهم که توانسته اند تغییری در جامعه ایجاد کنند؛ ساده زیست بودند.
شخصیت چنگیز عبدیپور
یک پرسش کلیدی این است که چرا این شخصیت آنطور که باید رسانهای نشد و مردم با ایشان آشنایی نداشتند. حقیقت این است که چندین بار از کرمانشاه و تهران برای تهیه فیلم و مستند به خانهاش مراجعه کردند اما او اجازه نداد.
محبوبیت و مهربانی را از دیگر شاخصههای درویش عبدی پور عنوان کرد. سخن و کلام این درویش بسیار نافذ و جذاب بود و در عین سادگی، کلامش آرامش بخش دلها بود. بطوریکه در این سالها بسیاری از خانوادهها از طیفهای مختلف جامعه که مشکلات خانوادگی هم داشتند بعد از هم صحبتی و معاشرت با پدرم، میگفتند کلام ایشان در عین سادگی برای ما آرامش بخش است.
فرزند درویش عبدی پور در خصوص علاقه پدرش به موسیقی و ساز تنبور هم گفت: پدرم از همان دوران جوانی به ساز تنبور علاقه پیدا کرد. چراکه معتقد بود این ساز مهمترین ابزار برای بریدن و دل نبستن به دنیا است. این ساز چنان قدرتی به انسان میدهد که تمام افکار دنیوی را از او دور میکند.
پایان سخن
درویش چنگیز عبدیپور انسانی که در رشته ریاضی رتبه برتر تحصیلی و در امور بانکی شاخص و در مطالعات آیینی کم نظیر. او از هر دو سو پدر و مادر چکیده حقیقت بود. در عین ساده زیستی و فروتنی جهان محدود و محصور بیرون را واگذاشت و به درون بازگشت. چنگیز عبدی پور یکی از بازماندگان و صاحبان الحان قدیمی حوزه موسیقی مقامی و تنبورنوازی روز پنجشنبه ۱۶ فروردین ۱۴۰۳ در ۸۰ سالگی در کرند غرب (دالاهو) دار فانی را وداع گفت.
تنبورنوازان | 31 اردیبهشت 03