مقام عابدینی
مقام عابدینی یکی از مقامهای حقانی ساز تنبور است در مراسم مذهبی همراه با اشعار مذهبی (کلام) توسط مقام خوان اجرا میشود. این مقام بمانند برخی از مقامات حقانی چون طرز، شاه خوشینی و خان امیری دارای متر آزاد است. این مقامها همچنین در این اجراها معمولا مقام خوان و تنبور نواز یکنفر میباشد. در این نوشتار کوشش بر معرفی مقام عابدینی است.
پیرامون مقام عابدینی
این قطعه ابراز خالصانه و طلب معنوی فردی است که اشتغالات مادی در او جایی ندارد. در این مناجات، او تنها یک آرزو دارد، دیدار محبوب و یکی شدن با او. در این قطعه، نوازنده چند خطی از شعر طولانی داستان عابدین را به آواز میخواند. ساز در فاصله پنجم کوک (کوک طرز) شدهاست.
شنونده از همان نخست به مراقبهای ژرف فرو میرود. ملودی در آغاز قطعه، با وجود محدود بودن دامنه، به شدت پر قدرت است. نتهای مایه اصلی هر گز یکدیگر را به یک شکل دنبال نمیکنند. کل قطعه، به وسیله تزئین، ریتم، جمله بندی، و ترکیبات مختلف آنها، دمبهدم تازه و از نو خلق میشود. نواختن پنجمهای کرماتیک، بین پایین دسته و بالا دسته، به قطعه، غنا و آ کندگی دراماتیک میدهد. این مبین کیفیت متعالی این جستجو است.
در این مقام، لحظاتی وجود دارد که استغاثه به بابایادگار برای شفاعت است. بابا یادگار یکی دیگر از یاران سلطان و مظهر یکی از هفت ملک مقرب است. بیاعتنایی او نسبت به مسائل این جهان او را به سمبل جنبهای خاص از رابطه با خدا مبدل ساخت.
داستان عابدین
داستان عابدین یکی از روایاتی است که در سنت اهل حق سینه به سینه نقل شده است. این داستان مرد پارسایی است که در زمان سلطان اسحاق زندگی میکرد. او چهار پسر داشت که سه تای آنها ایمان عرفانی پدرشان را باور داشتند. اما فرزند چهارم او، عابدین، رویکرد عرفانی وی را تقبیح میکرد و او را مرتد میدانست. او همه شوق و ایمانش را وقف الهیات و فقه کرده بود.
به اعتقاد عابدین، رستگاری روح در مطالعه تحت اللفظی متون مقدس و موشکافانه عمل کردن به قوانین ظاهری دین نهفته بود. او چنان کینه و عداوتی نسبت به سلطان و پیروانش احساس میکرد که روی مسیری که به محل سکونت وی ختم میشد خار میریخت تا پای زائرینی که به زیارت او میرفتند مجروح شود.
وقتی پدر عابدین در این باره با سلطان مشورت کرد، به او پاسخ داده شد: ” پسرت را به حال خودش بگذار. گرچه او ایمان فرزندان دیگرت را ندارد، اما روحش حتا ازروح آنها هم منزه تر است. روزی که او به اشراق برسد، در زمره فرزندان معنوی من خواهد شد “.
چند روز بعد درحالیکه عابدین غرق در مطالعه الهیات بود، احساس کرد موجی از گرما و وجد و شعف عرفانی در وجودش دمیده شد. چیزی که تا آن روز هر گز تجربه نکرده بود. ناگهان از جسمش بیرون کشیده شد واحساس کرد که به بعد دیگری پرتاب شده است. جایی که اسرار خلقت بر او آشکار شد و. .. . وقتی دوباره به جسمش باز گشت، دیگر آن مرد سابق نبود.
سرود مقام عابدینی
در هر چه مینگریست، حتی خرد ترین چیزها، و به هر کجا نظر میافکند حضور ذات سلطان را حس میکرد. مست از حضور ذات، همه کتابها و نوشته هایش را درآب ریخت. آنها دیگر به هیچ دردش نمی خوردند. در تمام این مدت چند زن جوان و زیبا برلب آب نشسته بودند. معلم عابدین، که مردی روحانی بود، تمام ماجرا را مشاهده کرد و گمان برد که حرکات سرکشانه او و آنچه پس از آن روی داد، واکنش او از دیدن آن زنان جوان و زیبا، و هدفش تنها جلب توجه آنها بود.
او، با اشاره به مجازات و خشم الهی، وی را با لحنی خشک سرزنش کرد. اما هیجانات عابدین (مقام عابدینی) از جای دیگری بود. قلب تازه روشن شده او در آرزوی کرانههای دیگری بود. در حالت وجد و شعف، در حالیکه احساسات او میان شوق و ندامت در نوسان بود، سر از پا نشناخته، به سوی منزلگاه محبوب شتافت و از آن پس یکی از یاران نزدیک سلطان شد.
ملودی متقابل، با نتهای کرماتیک روی سیم واخوان نواخته میشود. این واخوان، احساس جانگداز رنج دوری از محبوب، حالت اشتیاق عمیق وغم غربت به اثر میبخشد. چند عبارت تغزلی و شورانگیز، در نتهای بالایی گام، این احساسات را تقویت میکند. سپس بار دیگر با نوازش آشکار موسیقی، که به شکل دلپذ یرترین فاصلهها نمایان میشود. توالی پنجمها، چها رمهای افزوده و هفتم بزرگ در اینجا مهم است. سرانجام، آواز مقام عابدینی در بیان این طلب به ساز میپیوندد.
منبع: ردیف سازی موسیقی سنتی ایران نوشته ژان دورینگ ترجمه دلیا موریس
مقامهای تنبور , نت تنبور | 07 شهریور 03