مردان خدا

مردان خدا (نت تنبور)

مردان خدا یک آهنگ نوستالژیک است که براساس شعری از فروغی بسطامی و با صدای سید جلال‌الدین محمدیان در سال‌های نخست دهه شصت اجرا شد. این آهنگ را یک مقام‌نواز کُرد به نام آراز در میان جشن و پایکوبی مردم برای آزادی خرمشهر ساخت. پس از آن تبدیل به یکی از ماندگارترین تصنیف‌های بعد از انقلاب شد.

با خبر آزادی خرمشهر، سیاوش نورپور که نوازنده تنبور است در میان پایکوبی مردم ایده‌ای به ذهنش می‌رسد. او «مردان خدا» را با شعری از فروغی بسطامی ساخت و آن را خواننده‌ای به نام علی علئیی اجرا کرد. از آنجا که سیاوش نورپور از نوازندگان گروه شمس بود این کار به این گروه می‌رسد و با اضافه شدن یک بند، تصنیف دوباره اجرا شد و در قالب آلبوم “صدای سخن عشق” به بازار عرضه گردید. ظاهرا همان یک بند سبب شد تا سند آهنگسازی این تصنیف به صورت مشترک به نام سیاوش نورپور و کیخسرو پورناظری درج شود.

این تصنیف ماندگار تا به حال توسط چهار خواننده اجرا شده است. علی علئیی، سید جلال‌الدین محمدیان، شهرام ناظری و همایون شجریان. البته نوستالژی نسل جنگ با صدای سید جلال الدین محمدیان متولد ۱۳۲۵ کرمانشاه است که می شنوید. همه چیز این تصنیف شاهکار بود. چه شعر ،چه آهنگ ،چه تنظیم.شاهکاری از موسیقی صوفیه و خانقاهی.

دانلود نت آهنگ مردان خدا

نت آهنگ مردان خدا هم برای ساز تار و سه‌تار و هم برای ساز تنبور قابل اجرا است. البته نت‌نویسی و پرده‌های آن باهم تفاوت‌هایی دارد. میزان موسیقی برای این آهنگ هم به صورت ۶/۸ و گام موسیقی هم به صورت ۶/۴ وجود دارد. گام موسیقی برای ساز تنبور برای سل بکار و سایر پرده‌ها یعنی ر، می، لا و سی بمل است.

به هنرجویان نوآمور پیشنهاد می‌شود که آهنگ پروانه را تمرین کنند زیرا برخی نت‌ها باهم مشابهت دارند. همچنین باید یادآوری شود این اثر شباهت بسیاری به آهنگ باز هوای وطنم دارد. شاید این نزدیکی بخاطر حضور سیاوش نورپور در آهنگسازی هر دو قطعه باشد.

متن آهنگ مردان خدا

مردان خدا پرده پندار دریدند ♩♬♫ یعنی همه جا غیر خدا یار ندیدند

هر دست که دادند از آن دست گرفتند ♩♬♫ هر نکته که گفتند همان نکته شنیدند

یک طایفه را بهر مکافات سرشتند ♩♬♫ یک سلسله را بهر ملاقات گزیدند

یک فرقه به عشرت در کاشانه گشادند ♩♬♫ یک زمره به حسرت سر انگشت گزیدند

جمعی به در پیر خرابات خرابند ♩♬♫ قومی به بر شیخ مناجات مریدند

یک جمع نکوشیده رسیدند به مقصد ♩♬♫ یک قوم دویدند و به مقصد نرسیدند

فریاد که در رهگذر آدم خاکی ♩♬♫ بس دانه فشاندند و بسی دام تنیدند

همت طلب از باطن پیران سحرخیز ♩♬♫ زیرا که یکی را ز دو عالم طلبیدند

زنهار مزن دست به دامان گروهی ♩♬♫ کز حق ببریدند و به باطل گرویدند

چون خلق درآیند به بازار حقیقت ♩♬♫ ترسم نفروشند متاعی که خریدند

کوتاه نظر غافل از آن سرو بلند است ♩♬♫ کاین جامه به اندازه هر کس نبریدند

مرغان نظرباز سبک سیر فروغی ♩♬♫ از دام گه خاک بر افلاک پریدند