مقام مجنونی

مقام مجنونی

مقام مجنونی یکی از مقام‌های مجلسی و باستانی ساز تنبور است که ریشه در مویه مجنون در فراغ و از دست دادن لیلی دارد. مانند دیگر مقام‌های مجلسی این مقام نیز ریشه در عقاید یارسان و اهل حق ندارد. بلکه برگرفته از کهن تاریخ ایران باستان است و آن را به عاشقانه لیلی و مجنون منسوب می‌کنند. این مقام بوسیله طائر تنبور ایران، طاهر یارویسی به‌زیبایی نواخته شد. شهرام ناظری نیز براساس همین روایت، مقام مجنونی را در آلبوم آواز اساطیر بازخوانی کرد.

نت مقام مجنونی

مقام مجنونی فراز و فرود بسیار زیاد دارد. در این آموزش نت این مقام براساس روایت طاهر یارویسی نگاشته شده است. البته افرادی چون حیدر کاکی در کتاب ته‌رزهای باستانی تنبور نیز این مقام را به‌صورتی دقیق نت‌نویسی کرده‌اند.

داستان لیلی و مجنون، یکی از شاهکارهای ادبیات فارسی است. نظامی گنجوی شاعر بزرگ ایرانی سراینده آن است. لیلی و مجنون دو شخصیت اصلی داستان هستند. لیلی دختری زیبا، باهوش و بسیار محبوب است. او در قبیله‌ای زندگی می‌کند که مجنون نیز در آن قبیله حضور دارد. آنها در نگاه نخست در راه مکتب عاشق هم می‌شوند اما عشق آنها با مخالفت و موانعی از جانب خانواده‌ها مواجه می‌شود.

لیلی را به مردی به نام ابن السلام می‌دهند اما رابطه آنها خوب نبود و سانجام شوهر لیلی مرد. پس از مرگ ابن السلام لیلی به سوگ او می‌نشیند گرچه هرگز مهری از او به‌ دلش نبود. چون زن پس از مرگ شوهرش تا دو سال باید منج عزلت می‌نشست پس لیلی هم در غم مجنون تنها ماند. چون فصل خزان شد خزان لیلی هم فرا رسید و پیش از مرگ به مادرش از عشق خود به مجنون گفت. سرانجام خبر به گوش مجنون رسید و در نهایت یک روز که بر سر قبر لیلی آمد، مقام مجنونی را سرود. او سر بر مزار او نهاده بود، از خدا خواست که جانش را بگیرد که زودتر به عروس خود برسد.

متن مقام مجنونی

ده رمانِ زامان، دَرده گه یْ کاریم (ای درمان درد زخم های کاری ام) ♫♪

هامْ رازِ نالَه یْ ، شُوان بی داریم (همراز ناله یِ شب های بیداری ام)

راحَتی جَستی مِیْنَتْ بارَگَم (ای آرامش بخش این جان محنت بار من) ♫♪

مَرحمِ سینه یْ پِر ژِه خارَگم(تسکین این دل پر از خارم)

آیْ را حَتی جَستی مِیْنَتْ بارَگَم(ای آرامش بخش این جان محنت بار من) ♫♪

مَرحمِ سینه یْ پِر ژِه خارَگم(تسکین این دل پر از خارم)

کُوا لِیْلی، نیا لِیْلی، چیا لِیْلی (کجاست لیلی من، لیلی من نیست، لیلی من رفته) ♫♪

خیال دُ وِیْ تُاو نیشْتَنِ وَ جَرْگَم (فکر وخیال تو به گونه ای بر وجودم نشسته و مرا می آزارد که)

وَه دوریتْ قَسَمْ ، رازیمُ وَ مَرْگَم( به دوریت سوگند، به مردنم راضیم) ♫♪

هی چه مانمَ ریژاوْ، روخسارَم زرْدَه ن له داخِ یارانْ پیرانِمُ کَردَنْ( اشک چشمانم مانند ریجا)

نام رودی پر آب در بخش ریجاب از توابع کرمانشاه (جاری است و رخسارم زرد گشته، غم دوست پیرم کرده)

آیْ شَرطِِمْ شَرطیوَنْ، مَجْنونْ شَرط کَردَ ن (عهد من همان عهدیست که مجنون بست:) ♫♪

لِیْلِی مِن تونی تا وِ رویِ مَردَنْ(لیلی من تا زمان مردنم، تو خواهی بود)

کُوا لِیْلی، نیا لِیْلی، چیا لِیْلی (کجاست لیلی من، لیلی من نیست، لیلی من رفته) ♫♪

♫♪