بامشاد

بامشاد

بامشاد نوازنده و موسیقی‌دان دوره خسرو پرویز دوم ساسانی است که او را چون باربد کم‌مانند دانسته‌اند و از بزرگان موسیقی ایران است. بامشاد از آن گویند که بامداد چنان می‌نواخت و می‌خواند که همه کس را شاد می‌کرد.

از دیگر موسیقیدانان بنام آن روزگار می‌توان باربد، نکیسا، سرکش، آزادوار و رامتین را نام برد. گفته می‌شود که موسیقی در ایران زمین در عهد ساسانیان در اوج خود بود. در این دوره موسیقی در دبیرستان‌ها تدریس می‌شه و عموم مردم کمابیش با موسیقی مقدماتی آشنایی داشتند.

پیرامون بامشاد موسیقی‌دان

در کتاب موسیقی ایران نوشتهٔ روح‌الله خالقی آمده‌است:

اعراب پس از فتح ایران موسیقی ایرانی را عیناً اقتباس کردند، شاید آهنگهای زیبای ایرانی به وسیله معماران و بنایان ایرانی که در عصر عبدالله بن زبیر به تعمیر خانه کعبه مشغول بودند بین اعراب متداول شد و افرادی چون سعید بن مسجح و نشیط فارسی و ابن محرز و یونس بن سلیمان کردی شهریاری کاتب موسیقی ایرانی را بین اعراب رایج کردند. از آغاز اسلام تقریباً موسیقی متروک بوده ولی در دوره خلفای اموی و عباسی دوباره رونق گرفت.

نام بامشاد در چکامه‌ای از منوچهری آمده‌است.

بلبل باغی به باغ دوش نوایی بزد ♫♪♫♫♪ خوبتر از باربد، نیکتر از بامشاد

در زمان خلافت هارون الرشید و پسرانش موسیقی مقامی ارجمند یافت و بزرگانی چون: ابراهیم موصلی و اسحق موصلی ظاهر شدند. در هر حال موسیقی قبل از اسلام را باید یک نوع موسیقی عملی دانست و قاعده و نظمی بین صوتها و لحن‌ها پیدا نکرده بودند، ولی در دوره اسلامی به دست ایرانیان با توجه به قاعده‌های موسیقی که فیلسوفان یونانی طرح کرده بودند نهضتی در موسیقی ایران پدید آمد.

بامشاد و هفت خسروانی

تنظیم و سازماندهی سیستم موسیقایی یعنی هفت ساختار مقامی معروف به سرود خسروانی و سی مقام اشتقاقی و سیصد و شصت ملودی در دوره ساسانی انجام شد. شمار آن‌ها با تعداد روز در هفته، ماه و سال تقویم ساسانیان برابر بوده‌است. امروزه به درستی معلوم نیست که این مقام‌ها و آهنگ‌ها چه بوده‌اند. اما نام‌های بعضی از این آهنگ‌ها توسط نویسندگان دوره اسلامی ذکر شد. نام‌هایی چون کین ایرج، کین سیاوش که شاید اشاره به حوادث تاریخی داشته‌اند و اسامی چون باغ شیرین و باغ شهریار که شکوه دربار را نشان می‌داد. همچنین اسامی چون سبز بهار و روشن چراغ را بکار می‌بردند. اما دربارهٔ آن آهنگسازی‌ها اطلاعات درستی در اصول نظری آن دوران وجود ندارد ولی در برخی متون نام بامشاد نیز وجود دارد.