آواز

آواز

آواز (نغمه) اصطلاحی در موسیقی سنتی ایرانی برای توصیف مجموعه‌ای از گوشه‌ها است که در کنار هم و مستقل از یک دستگاه اجرا می‌شوند. این که چرا برخی مجموعه‌های گوشه‌ها را در ردیف دستگاه نام می‌دهند و برخی را آواز می‌نامند، یک بحث مفصل است. از جمله تفاوت‌های آوازها با دستگاه‌ها آن است که گستره صوتی آوازها محدودتر است. قطعه‌سازی (بدون خواننده) در آوازها نادر هستند اما در اجرای دستگاه‌ها یک رکن اصلی هستند. پرده‌گردانی در آوازها محدود است اما در اجرای دستگاه‌ها متداول است.

کاربرد آوازها بیشتر در موسیقی فولکلور است در حالی که دستگاه‌ها در موسیقی رسمی و حرفه‌ای به‌طور مفصل به کار گرفته می‌شوند. با این حال بیشتر آوازها، اما نه تمام آن‌ها، گوشه‌ای به نام درآمد دارند که باعث می‌شود برخی آن‌ها را در مسیر دستگاه شدن بدانند. آوازهای اصلی شامل دشتی، ابوعطا، بیات ترک، بیات اصفهان، بیات کرد و شوشتری هستند.

تعریف آواز

آواز را می‌توان یک دستگاه کوچک و مختصر در نظر گرفت، یا متقابلاً دستگاه‌ها را آن دسته‌ای از آوازها دانست که اصلی‌تر هستند. از دید نظریه‌پردازانی همچون علینقی وزیری آنچه دستگاه‌ها را از باقی آوازها مستثنی می‌کند، برخوردار بودنشان از یک گام مستقل است. از این دیدگاه راست‌پنج‌گاه را نباید یک دستگاه جدا از دستگاه ماهور دانست. براین اساس لفظی مثل «آواز ابوعطا» یا «آواز همایون» اشاره به فرم موسیقایی آواز ندارد بلکه به نوعِ محتوای موسیقایی اشاره می‌کند.

لفظ «آواز» در موسیقی ایرانی سه معنای مختلف را می‌تواند متبادر کند که عبارتند از:

  • نوعی محتوای موسیقایی مانند ابوعطا.
  • نوعی فرم موسیقی که در آن خواننده قطعه شعری را با صدای بلند می‌خواند.
  • نوعی از فرم موسیقاییِ آواز، که متر مشخصی ندارد.

این چندگانگی در تعریف خود محل انتقاد و بحث است. در این نوشتار تمرکز بر مفهوم نخست تغمه است که ناظر بر نوعی محتوای موسیقایی است. بزرگان موسیقی چون مهدی برکشلی و ساسان سپنتا از لفظ نغمه برای این تعریف از آواز استفاده کرده‌اند.

محمدرضا لطفی واژه آواز موسیقی در اصل جایگزینی برای واژهٔ «شعبه» در نظام مقامی موسیقی قدیم بود.  وی در اثبات این مدعا به نوشته‌های عبدالقادر مراغه‌ای استناد می‌کند که در آن آمده که ایرانیان به جای واژهٔ شعبه از واژهٔ «آوازه» استفاده می‌کردند. هرمز فرهت هم معتقد بر این است که همه دستگاه‌ها و آوازها را همان دستگاه بنامد، زیرا دلیل منطقی برای این دسته‌بندی پیدا نمی‌کند.

انواع آواز در موسیقی ایرانی

متداول‌ترین تقسیم‌بندی ردیف شامل هفت دستگاه و پنج آواز است که عبارتند از:

گاهی نیز از آواز بیات کرد و شوشتری نیز به عنوان نغمه‌هایی جداگانه یاد می‌شود. همچنین بیات اصفهان از متعلقات دستگاه همایون است اگر چه برخی اصفهان را نیز به دستگاه شور مرتبط می‌دانند.

آواز ابوعطا (دستان عرب)

آواز ابوعطا یا سارنج یا دستانِ عرب یکی از آوازهای دستگاه شور است. گوشه و آواز ابوعطا از درجه دوم شور ساخته می‌شود. فرصت‌الدوله شیرازی معتقد است ابوعطا همان سارنج است و این آواز قسمی از فرود شور است. تصنیف بهار دلکش یکی از آثار ساخته‌شده در آواز ابوعطا (گوشه حجاز) است.

ابوعطا (دستان عرب)

آواز ابوعطا (دستان عرب)

نت شروع و نت ایست ابوعطا، درجه دوم شور است. درجه چهارم نت شاهد است و می‌تواند به عنوان نت آغاز هم استفاده شود. همچنین درجه پنجم شور در این آواز نت متغیر نیست و بیشتر آواز در فاصله درجه دوم تا درجه چهارم شور اجرا می‌شود. درجه سوم شور در این آواز بسیار اجرا می‌شود اما فقط به عنوان‌گذاری بین درجات دوم و چهارم.

هرمز فرهت ابوعطا را یک دستگاه جدا از شور می‌داند و گوشه‌های زیر را برایش برمی‌شمارد:

  • سَیَخی
  • حجاز
  • چهارباغ
  • گَبری

در مقابل، مهدی برکشلی ابوعطا را جزو نغمه‌های دستگاه شور می‌داند و برایش این گوشه‌ها را برمی‌شمرد: درآمد، حجاز (نت شاهد: درجه پنجم، نت ایست: درجه اول)، چهارباغ.

بیات ترک (بیات زند)

آواز بیات ترک از درجه سوم شور ساخته می‌شود؛ به آن معنا که نت شاهد در آواز بیات ترک، درجه سوم دستگاه شور است. در خود دستگاه شور، درجه سوم کمتر مورد استفاده قرار گرفته اما در بیات ترک، این درجه، مایه اصلی محسوب می‌شود. سه نوع فرود در این آواز وجود دارد که عبارتند از: فرود روی نت شاهد، فرود روی نت زیرپایه شور و فرود روی نت پایه شور.

تصنیف اندک اندک اثر شهرام ناظری، یکی از آثار ساخته شده در آواز بیات ترک است.

بیات ترک قشقایی

آواز بیات ترک (ترکانه قشقایی)

واژه «ترک» در نام این آواز به قوم قشقایی اشاره می‌کند و نه به ترک‌های ترکمنستان یا آذربایجان یا ترکیه. از همین رو برخی آن را با نام بیات زند نیز می‌شناسند. هرمز فرهت بیات ترک را یک دستگاه جدا از شور تعریف می‌کند و برایش این گوشه‌ها را برمی‌شمارد:

  • دوگاه
  • روح الارواح
  • مهدی ضرابی
  • قطار
  • قرائی

برکشلی برای بیات ترک یک نت ایست هم قائل است (درجه هفتم)، و گوشه‌های زیر را برای آن برمی‌شمرد: درآمد، قطار (نت شاهد: درجه دوم، نت ایست: درجه هفتم از طرف بم، رایج بین ایلات کرد، معمولاً با اشعاری از بابا طاهر عریان)، فیلی (نت شاهد: درجه هفتم، نت ایست: درجه سوم).

افشاری

آواز افشاری از درجه چهارم شور ساخته می‌شود؛ به این معنا که نت شاهد در آواز افشاری، درجه چهارم دستگاه شور است. نت ایست در روی درجه دوم و توقف و خاتمه، روی نت زیر پایه شور است و در واقع حالتی شبیه به گوشه رهاب دارد.

«این دهان بستی دهانی باز شد» آوازی است در مایه افشاری (گوشه مثنوی) که توسط محمدرضا شجریان برای ماه رمضان اجرا شده‌است. «از کفم رها» نیز تصنیفی در آواز افشاری است که عارف قزوینی ساخته و خوانندگانی چون محمدرضا شجریان و سیما مافیها آن را خوانده‌اند.

افشاری

آواز افشاری (بیات آذربایجانی)

هرمز فرهت افشاری را به عنوان یک دستگاه مستقل از شور تعریف می‌کند و برایش گوشه‌های زیر را برمی‌شمارد:

  • بیات راجع
  • رهاب
  • مسیحی
  • نهیب
  • مثنوی پیچ

برکشلی افشاری را جزئی از شور می‌داند، و نت پنجم آن را متغیر می‌داند و آن را دلیل «حالت مالیخولیایی» این نغمه عنوان می‌کند؛ وی برای افشاری این گوشه‌ها را برمی‌شمرد: درآمد، جامه‌دران (نت شروع: درجه پنجم، نت متغیر: درجه پنجم)، مثنوی‌پیچ (نت شروع: درجه هفتم از طرف بم، نت شاهد: درجه چهارم، نت ایست: درجه دوم، غالباً با اشعار مولوی خوانده می‌شود)، قرائی (نت شروع: درجه هفتم، نت شاهد: درجه هفتم، نت ایست: درجه پنجم)، شاه‌ختایی (نت شروع: درجه هفتم از طرف بم، نت شاهد: درجه سوم، نت ایست: درجه دوم).

دشتی

آواز دشتی از درجه پنجم شور ساخته می‌شود؛ به این معنا که شاهد آواز دشتی، درجه پنجم دستگاه شور است. نت شروع آواز دشتی درجه سوم شور است و نت شاهد آن درجه پنجم شور، که در عین حال نت متغیر هم هست، و نت ایست دشتی نت پایه شور است.

شاهد دشتی نتی متغیر است بدین شکل که گاهی ربع پرده پایین می‌آید. علت این تغییر برمی‌گردد به درجه چهارم شور، زیرا وقتی ملودی حول و حوش درجه چهارم شور می‌چرخد، درجه پنجم شور (شاهد دشتی) گرایش به درجه چهارم پیدا می‌کند و به همین دلیل ربع پرده کم می‌شود.

آواز دشتستانی

آواز دشتی (بیات دشتستان)

ایست نهایی تمام جملات ردیف دشتی، روی نت پایه دستگاه شور است. سرود ای ایران یکی از آثار ساخته‌شده در آواز دشتی است. انگیزه‌ای که باعث شد روح‌الله خالقی ای ایران را در مایه دشتی بسازد این بود که می‌خواست ثابت کند در آواز دشتی نیز می‌توان کاری حماسی ساخت و این آواز لزوماً برای فضاهای غمگین نیست.

هرمز فرهت دشتی را به عنوان یک دستگاه مستقل از شور معرفی می‌کند و گوشه‌های زیر را برایش برمی‌شمارد:

  • بیدَگانی
  • چوپانی
  • دَستِستانی
  • غم‌انگیز
  • گیلکی
  • کوچه‌باغی
  • عشاق.

برکشلی آن را جزئی از شور می‌داند که «استقلال نیمه کاملی» دارد و به آن لقب «دستگاه فرعی» می‌دهد و گوشه‌های زیر را برایش برمی‌شمرد: درآمد، دوبیتی (اغلب با اشعار بابا طاهر عریان خوانده می‌شود)، گیلکی (در آن نت متغیر وجود ندارد و نت شاهد ثابت است)، گبری (نت شروع: درجه چهارم، نت متغیر: ندارد)، بیات کرد (نت شروع: درجه چهارم).

بیات کرد

آواز بیات کرد را برخی از نظریه‌پردازان آنیز جزو متعلقات شور طبقه‌بندی می‌کند که از درجه چهارم شور آغاز می‌شود و خصوصیاتش (نظیر نت شاهد و متغیر و ایست) مانند آواز دشتی است.

آواز کردبیات

آواز کردبیات (بیات کُردی)

در برخی ردیف‌ها نیز بیات کرد نه به صورت یک آواز مستقل که گوشه ­ای از آواز دشتی و دستگاه شور ذکر شد. علینقی وزیری بیات کرد را گوشه ­ای از آواز دشتی دانسته و فرصت شیرازی نیز آن را گوشه ­ای از گوشه ­های شور ذکر کرد. پیش از تحول مقام‌­های موسیقی به دستگاه­های موسیقی، گوشه بیات کرد یکی از دو شعب چهارگاه بود. چهارگاه خود از شعبات مقام زنگوله به شمار می­رفته است. سپس، پس از تحول مقام به دستگاه، بیات کرد به یکی از گوشه‌های دستگاه شور اتلاق شد.

بیات اصفهان

آواز اصفهان (یا بیات اصفهان) را بیشتر موسیقی‌دانان از متعلقات همایون دانسته‌اند اما برخی این آواز را جزء دستگاه شور می‌دانند. نام «اصفهان» اشارهٔ مستقیمی است به شهر اصفهان و اقوام ساکن در آن. در موسیقی قدیم ایران مقامی به نام اصفهان وجود داشته‌است اما فواصل آن با بیات اصفهان مطابقت ندارد.

به عقیدهٔ فرهاد فخرالدینی این نوع نامگذاری گوشه‌ها و آوازها در ردیف (یعنی استفاده از یک نام قدیمی برای یک گوشه یا آواز که به آن مرتبط نیست) در ردیف موسیقی ایرانی نادر نیست و وی آن را نوعی «تحریف» در طبقه‌بندی موسیقی ایرانی می‌داند. فواصل مقام اصفهان در موسیقی ردیفی ایران مرسوم نیستند، اما استفاده از این مقام در موسیقی عربی و ترکی معمول است.

اصفهان

آواز اصفهان (بیات اصفهانی)

بیات اصفهان از نظر فواصل با گام کوچک هماهنگ (مینور هارمونیک) در موسیقی کلاسیک غربی نزدیکی بسیاری دارد؛ تفاوت گام مینور هارمونیک و گام بیات اصفهان در آن است که درجهٔ ششم در بیات اصفهان یک ربع پرده زیرتر است. این درجه در بیات اصفهان نقش نت ایست را ایفا می‌کند و تأکید بر آن باعث تمایز آن از گام کوچک هماهنگ می‌گردد. مهم‌ترین گوشه‌های بیات اصفهان عبارتند از جامه‌دران، بیات راجه، عشاق، شاه‌ختائی، و سوزوگدا.

موسیقی‌دانان آواز اصفهان را دارای احساسی بین شادی و غم عمیق توصیف کرده‌اند. بیات اصفهان به دلیل نزدیکی‌اش به گام کوچک هماهنگ در موسیقی غربی، کاربرد فراوانی در موسیقی معاصر داشته و از آن با کوک غربی (یعنی با تغییر درجهٔ ششم به شکلی که ریزپرده نداشته باشد) بسیار استفاده می‌شود.

تفاوت آواز با دستگاه

ردیف موسیقی ایرانی شامل هفت دستگاه و پنج آواز است.

آوازها معمولاً فقط دارای یک مد هستند، یعنی تمام گوشه‌های آن در یک مد قرار دارند و پرده‌گردانی در اجرای آوازها محدود است و یک جزء اصلی از اجرای آواز دانسته نمی‌شود؛ اما دستگاه‌ها معمولاً چند مد دارند و پرده‌گردانی یکی از اجزای اصلی اجرای یک دستگاه است.

آوازها در موسیقی فولکلور رواج بیشتری داشته‌اند و دستگاه‌ها در موسیقی رسمی. به همین واسطه است که آوازها خاستگاه جغرافیایی یا قومیتی مشخصی دارند. قطعات سازی (بدون خواننده) در آوازها محدود و نادر هستند اما در اجرای دستگاه‌ها رواج دارند و مفصل هستند.

گستره صوتی آوازها معمولاً کمتر از یک اکتاو است در حالی که گستره صوتی دستگاه‌ها معمولاً بیش از یک اکتاو است. دانگ اول دستگاه‌ها (به جز دستگاه سه‌گاه) بر پایهٔ یک نت دستْ باز در سازهایی مثل تار و سه‌تار بنا شده‌است، اما درجهٔ اول دانگ نخست آوازها، بر پایهٔ نت دستْ باز نیست و باید یکی از پرده‌های ساز برای اجرایش فشرده شود.

یکی از عواملی که باعث استقلال یک یا چند گوشه از دستگاهی که به آن متعلق هستند و در نتیجه منجر به شکل‌گیری یک آواز می‌شود، وجود گوشهٔ درآمد برای آن آواز است؛ برای مثال در ردیف‌های مختلف گوشه‌ای به اسم «درآمد شوشتری» یا «درآمد ابوعطا» می‌توان یافت. با این حال، گوشه‌ای به نام «درآمد زابل» نیز در برخی ردیف‌ها موجود است؛ اگر چه زابل هرگز به عنوان یک آواز مستقل مطرح نشده‌است.

پایان سخن

آواز عبارت است از به کار بردن صدا بنا بر قوانین و اصول موسیقی و مناسب ترین وسیله برای بیان احساسات و هیجانات است. زیبنده ترین صدای برآمده از حنجره و تار های صوتی انسان آواز است. برخی آن را برای احساس لذت و مطبوعیت آن و برخی برای فراموش کردن خستگی و عدم توجه به گذشت زمان. برخی دیگر برای تخفیف یا زائل کردن یک حالت روحی به کار می‌برند.

برای برانگیختن قوه تخیل و تصور شنوندگان خود از نغمه کمک می گیرند. در موسیقی ایرانی لطف و دلربایی به ساز و آواز بستگی دارد. نغمه‌های ایرانی نمودار حالات درونی انسان می‌باشند. خواه شاد یا غمگین نهفته‌های درونی را آشکار و پستی و بلندی را برای تفکر و اندیشه هموار می‌سازند. آواز ایرانی در اکثر موارد ضرب به خصوصی ندارد، نوازنده و خواننده در حین اجرا به تناسب ذوق خود چیزی بدان می‌افزایند. یا از آن می کاهند به این کاستن و افزودن که در چارچوب و قالبی مشخص به نام ردیف انجام می‌گیرد بداهه‌خوانی و بداهه‌نوازی می‌گویند.