سرود خسروانی

سرود خسروانی

سرود خسروانی (خسروانی‌ها) هفت گوشه موسیقی و اشعار هجایی در ایران پیش از اسلام رایج بودند و همراه با موسیقی ویژه اجرا می‌شدند. این خسروانی‌ها به باربد موسیقی‌دان دورهٔ ساسانیان منسوب است. اکنون گوشه خسروانی یکی از گوشه‌های دستگاه ماهور است.

تاریخچه سرود خسروانی

در دوران ساسانیان، قطعه‌های موسیقی بر اساس پرده‌های سازندهٔ آن‌ها بررسی می‌شدند و آن‌ها که با هم مشابهت داشتند در یک دسته قرار می‌گرفتند. به این روش هفت دسته به دست می‌آمد که هر دسته را یک خسروانی و به مجموعهٔ آن‌ها هفت خسروانی می‌نامیدند. اگر چه نام همه این هفت خسروانی در اسناد نیست ولی صفوت نام برخی از آن‌ها به قرار زیر ذکر می‌کند:

  • سکاف
  • ماداروسنان
  • سائیکاد
  • سیسوم (ششم)
  • جوبران

حسینعلی ملاح نام آن‌ها را به این قرار می‌داند:

  • بهار
  • بندستان
  • آپرین
  • مادوزسپان
  • ششم
  • گَوِه
  • اسپراس
هفت خسروانی

هفت خسروانی

داریوش صفوت به نقل از حسینعلی ملاحمی‌نویسد که بعد از اسلام، بدون در نظر گرفتن منطقی که موجب پیدایش هفت خسروانی شد. به تناسب ماه‌های سال تعداد آن‌ها را از ۷ به ۱۲ افزایش دادند و به این ترتیب مقام‌های دوازده‌گانه به دست آمدند. صفوت همچنین هفت خسروانی را با آنچه عوفی «هفت دستگاه شاهانه» نامید. مسعودی «طرق ملوکیه» نامیده برابر می‌داند.

هفت خسروانی

ابداع لحن خسروانی ابداع خسروانی را به عنوان یک لحن موسیقایی به باربد منسوب است و مضمون آن مدح خسرو پرویز می‌باشد. نمونه‌ای از اشعار منسوب به باربد در مختار مِن کتاب اللهو و الملاهی نقل شده که شفیعی کدکنی آن را خسروانی می‌داند.

خسرو پرویز

خسرو پرویز شاه شاهان

ویژگی لحن خسروانی شمس قیس در المعجم و عوفی در لباب‌ الالباب، اشعار خسروانی را بی‌وزن و قافیه دانسته‌اند. برهان قاطع، اشعار خسروانی را نثری مسجع و خالی از نظم ذکر کرده که به نظر می‌رسد منظور نداشتن وزن عروضی مشخص و تکرار شونده است نه وزن به مفهوم عام؛ زیرا چنان‌ که در معیار الاشعار آمده نمی‌توان آن را خالی از وزن دانست. به‌گفته ابوهلال عسکری در الصناعتین، در فارسی الحانی هست که در آن قالب الفاظ غیرمنظوم است، اما با کشیدن الفاظ، آن را به قالب منظوم در می‌آورند.

باربد بربط‌زن

باربد بربط‌زن (عودنواز)

خسروانی قبل از ورود اسلام‌ به ایران در تاریخ سیستان آمد. پارسیان پیش از ورود اسلام، شعر را به طریق خسروانی و با ساز رود می‌خوانده‌اند و بعد از اسلام در شعر شیوه مردم عرب را در پیش گرفتند. با وجود تغییراتی که بعد از ورود اسلام در شعر فارسی پدید آمد، شواهدی از تداوم خسروانی در موسیقی ایران وجود دارد؛ از جمله ثعالبی، خسروانی را یکی از دست‌مایه‌های نوازندگان زمان خود ذکر کرده و عنصر المعالی، خسروانی را از راه‌های گران (آهنگهای سنگین و جدّی) برشمرده که اشاره او حاکی از رواج خسروانی در آن دوره است.

روش نواختن سرود خسروانی

چنان‌که امروز خسروانی نام یکی از گوشه‌های ردیف موسیقی دستگاهی ایران است که در دستگاه‌های ماهور و راست پنجگاه و آواز بیات ترک نواخته می‌شود و نخستین جمله آن‌که جمله معرف این گوشه است، عبارت است از: توالی سه نغمه کوتاه و چهار نغمه بلند که به صورت پایین رونده در دانگ بالای نغمه شاهد نواخته می‌شود.

در خارج از ایران، خسروانی به نام مرکّب راک خسروانی به عنوان یکی از شعبه‌های موقام راست در مجالس موقام شماخی (شیروان) در جمهوری آذربایجان آمده است.

هفت خسروانی در ادبیات ایران

پیوند شعر و موسیقی در ادب پارسی دیرپا و پابرجا است. شاعران زیادی به هفت خسروانی در اشعار خود اشاره کرده‌اند. برای نمونه حافظ نیز در ساقی‌نامه توجه حیرت انگیزی به خسروانی‌ها دارد:

مغنی نوایی به گلبانگ رود ♫♪♫♫♪ بگوی و بزن خسروانی سرود

روان بز‌رگان زخود شاد کن ♫♪♫♫♪ زپرویز و از باربد یادکن

این کاملا درست است که خسروانی‌ها یک نوع از اشعار هجایی بود. تعداد هجاها و سیلاب‌های هر مصرع از آهنگ پیروی می‌کرده و بی شباهت به تصنیف‌های امروزی نبود. در اشعار مولانا که اوج پیوند شعر و موسیقی پس از اسلام و عرفان است نیز بارقه خسروانی‌ها در اوزان هجایی پدیدار است :

ای یوسف خوشنام ما ♫♪♫♫♪ خوش می‌روی بر بام ما

اِی در شکسته جام ما ♫♪♫♫♪ ای بردریده دام ما

ای نور ما‌ای صور ما ♫♪♫♫♪ ای دولت منصور ما

جوشی بنه بر شور ما ♫♪♫♫♪ تا می‌شود انگور ما

پایان سخن

لحن خسروانی، از نغمه‌های کهن ایرانی، آوایی بسیار دلنشین و دارای طنین معنوی و روحانی بود. سرود خسروانی در آغاز به نوعی کلام آهنگین منثور اختصاص داشت. می‌توان احتمال داد که به دلیل همین ویژگی‌ها، کسانی که با موسیقی ایرانی آشنا بود، پس از اسلام آن را برای تلاوت آیات نیز از آن بهره بردند. پیوند شعر و ادب ایرانی با موسیقی در هفت خسروانی به‌زیبایی پدیدار است.